Other Blog

درباره سایت
Other Blog

مطالب خواندنی و مهیج دنیای وب

تنها زنی در ایران که باشگاه فوتبال دارد
بازدید : ۳۶۱ تا

تنها زنی که در ایران باشگاه فوتبال دارد؛

در حالی که در استادیوم‌های ورزشی به روی خانم‌ها بسته است. اینکه بدانیم مسئول یکی از باشگاه‌ها می‌تواند زن باشد اتفاق جالبی است و نمی‌شود از کنار آن به راحتی عبور کرد. ربابه باشکوهی در حالی میان‌سالی را تمام می‌کند که صاحب امتیاز باشگاه ثامن‌الائمه خراسان است و هم اکنون در چند رده نونهالان و نوجوانان کار می‌کند.

در حالی که در استادیوم‌های ورزشی به روی خانم‌ها بسته است. اینکه بدانیم مسئول یکی از باشگاه‌ها می‌تواند زن باشد اتفاق جالبی است و نمی‌شود از کنار آن به راحتی عبور کرد. ربابه باشکوهی در حالی میان‌سالی را تمام می‌کند که صاحب امتیاز باشگاه ثامن‌الائمه خراسان است و هم اکنون در چند رده نونهالان و نوجوانان کار می‌کند. او در این چندسال بدون هیچ چشم‌داشت مالی با تکیه بر امام هشتم(ع) راه خود را باز کرده است و توانسته تعداد زیادی از علاقمندان به ورزش فوتبال را در کنار هم جمع کند. مسلما گفتگو با این بانوی توانمند، سرشار از خاطراتی است که کمتر کسی در زندگی‌اش کسب کرده است.

لطفا خودتان را معرفی کنید؟

من متولد ١٣٢٤ هستم. شوهرم بازنشسته نظامی است. صاحب دو دختر و دو پسر به نام‌های حسین و محمدجواد هستم که هر دو کمک‌حالم در گرداندن باشگاه هستند.

چه شد که به فکر افتادید باشگاه فوتبالی را تاسیس کنید؟

نمی‌دانم عیب است یا حسن اما علاقه عجیبی به بچه‌هایم دارم؛ بدون حضورشان آب از گلویم پایین نمی‌رود. همین هم هست که از همان سال‌ها که کودک بودند، چهارچشمی حواسم بهشان بود. وقتی می‌رفتند در کوچه و زمین خاکی فوتبال تمرین می‌کردند، من هم پا‌به‌پای آن‌ها می‌نشستم و تشویقشان می‌کردم. انگار از همان وقت‌ها آن‌ها به این عادت کردند که یار اضافه تیمشان، مادرشان باشد که در گوشه زمین ایستاده است. کم‌کم محمد‌حسین و جواد بیرجندی بزرگ‌تر شدند و تیمشان را تشکیل دادند؛ اول با نام «توس رضا» و بعد هم «ثامن‌الائمه(ع)». به من هم پیشنهاد دادند که صاحب‌امتیاز یا همان مدیر باشگاه باشم، البته بیشتر خودم را یار دوازدهم می‌دانم.

یعنی در اصل پسرها باشگاه را راه انداختند؟

بله. باید بگویم آن‌ها تصمیم گرفتند تا چیزی به اسم باشگاه راه بیندازند تا اوضاعشان هم سر و سامان پیدا کند. می‌خواستند فوتبال را در چارچوب خاص و ویژه خودش ادامه دهند. بچه‌ها از ابتدا آرزوی داشتن یک باشگاه مستقل را در سر داشتند.

این اتفاق چند سال قبل افتاد؟

این جریان مربوط به ١٦ سال پیش می‌شود.

آن وقت هیئت فوتبال با این خواسته شما مخالفتی نکرد؟

یکی از الطاف خداوند نسبت به ما این بوده که همیشه هیئت فوتبال از ما حمایت کرده است و آن‌زمان هم هیچ سنگ‌اندازی برای انجام‌نشدن این‌کار صورت نگرفت. نمی دانم در حال حاضر این اتفاق خواهدافتاد یا نه اما ١٦سال پیش کسی مانع از ثبت باشگاه نشد.

اداره‌کردن یک باشگاه فوتبال کار سختی نیست؟

مسلما جمع‌وجورکردن تعداد زیادی پسر خیلی سخت است. ما نسبت به پدرومادرهایشان هم مسئولیم. باید هزینه خورد و خوراکشان را بدهیم. حواسمان به رفت‌وآمدشان باشد. همه این‌ها مسئولیت‌هایی است که به عهده من است.

آیا در تمام این ١٦سال هیچ‌وقت از به عهده‌گرفتن این کار پشیمان نشدید؟

به نظر من تمام مادران نه تنها نسبت به فرزندان خودشان بلکه نسبت به بچه‌های دیگر مسئولند. الان همه من را«مادر» صدا می‌کنند، چون می‌دانند که دلسوزی‌هایم از ته دل است. بچه‌های تیم من حق کشیدن سیگار یا قلیان را ندارند. درس‌خواندن در اولویت تمام کارهایشان است. می‌دانند که اگر این کارها را خوب انجام ندهند از آن‌ها دلگیر می‌شوم و با فرد خاطی هم برخورد خواهم کرد.

پس کسانی که فرزندانشان را به باشگاه شما می‌فرستند، همه جوره راضی‌اند؟

بله. بارها شده که پدر و مادرها از من خواستند تا بچه‌هایشان را نصیحت کنم. رابطه من با خانواده‌ها تنگاتنگ و حسنه است. ما به‌جز سلامتی جسم به روح هم فکر می‌کنیم. من اصلا دنبال این نیستم که از بچه‌های تیمم یک قهرمان در فوتبال بسازم. همین که یک انسان مفید و سالم در اجتماع بار بیایند برایم کافی است.

پس اخلاق در تیم شما نقش زیادی دارد؟

بله، یک سال حتی ما کاپ اخلاق را هم گرفتیم. باشگاه ما کلاس تعلیم و تربیت است. بچه‌ها باید نظم و احترام به پدر و مادر را در اولویت تمام کارهایشان قرار دهند. به‌هیچ‌وجه دوست ندارم یکی از پسرها را بیکار یا علاف در خیابان ببینم. آن‌ها باید یک‌راست بعد از تمرین به خانه‌شان بروند و به درس و دانشگاه‌شان برسند. این جزء اصول اصلی کار ماست.

یعنی شما خارج از محیط باشگاه هم مدیریت خود را ادامه می‌دهید؟

بله صد در صد. گفتم که ما مادرها نسبت به تمام بچه‌ها حتی آن‌هایی که در کوچه و خیابان هستند مسئولیت داریم. اولین اصل اسلام و چیزی که امام حسین(ع) به خاطرش جان خود و تمام فرزندانش را داد همین امربه‌معروف‌ونهی‌ازمنکر است. من معتقدم این اتفاق از همان سن کودکی برای بچه‌ها الگو شود. آن‌ها باید یاد بگیرند که برای خطاهایشان جوابگو باشند. البته این را هم باورکنند که دلسوزتر از پدر و مادر وجود ندارد.

 

من و دو پسرم مستاجریم

با توجه به اینکه سرپرست باشگاه هستید، باید حسابی وضع مالیتان هم خوب باشد؟

این سوال و نگاه چیزی است که در همه اطرافیان ما وجود دارد و فکر می‌کنند چون‌که باشگاه داریم حتما به جای روغن، کره می‌خوریم. در صورتی که باید بگویم هم خودم و هم دو پسرم مستاجر هستیم.

مگر باشگاه‌داری برای شما درآمدی ندارد؟

من از روزی که این باشگاه را تاسیس کردم تا به امروز حتی یک ریال هم از کسی نگرفتم. ما حتی هزینه لباس بازیکنانمان را هم از جیبمان می‌دهیم.

علت این کار چیست؟

وقتی برای ورزش قیمت گذاشته شود، یعنی ارزشش را از دست می‌دهد. پشتوانه ما، آقا علی‌بن‌موسی الرضا(ع) است. پشتمان به ایشان گرم است پس به دنبال هیچ پولی نیستم. حتی از بچه‌ها نمی‌خواهم که هزینه خورد و خوراکشان را بدهند. ما دنبال شهرت نیستیم. بیشتر به دنبال انسان‌سازی هستیم.

در هفته چند بار تمرین دارید؟

هر گروه ما در هفته سه بار تمرین دارد. پولی که ما برای مسابقات هم صرف می‌کنیم هم از جیب خودمان است. برای من همین نگاه پرخنده بچه‌های تیمم کافی است.

چقدر هزینه مربی می‌دهید؟

خوشبختانه مربی‌هایی که با ما کار می‌کنند نیز هزینه‌ای دریافت نمی‌کنند. در اصل تمام افرادی که در کنار من هستند شبیه خودم فکر می‌کنند. ما فقط می‌خواهیم نسل خوبی را تحویل اجتماع دهیم.

 

اسپانسر ما امام هشتم(ع) است

با توجه به اینکه هیچ بودجه ابتدایی برای باشگاه شما تعریف نشده است چرا از اسپانسر استفاده نمی‌کنید؟

حقیقتا اسپانسر ما امام هشتم(ع) است. الان در پشت لباس تک‌تک پسرهای تیمم نام اربابم علی‌بن‌موسی الرضا(ع) نوشته شده است. چند باری اسپانسر پیدا شد اما آن‌ها می‌خواستند نام خودشان را پشت لباس بازیکنان بنویسند، اما خودم نخواستم.

آیا تابه‌حال به شما وام بانکی کلان داده شده است؟

به هیچ وجه وامی نگرفتم. اصلا حتی دنبالش نبودم. تنها حمایتی که گاهی از من شده است این بوده که لباس‌های تیمم را اقساطی تهیه کردم.

این کار فشار مالی بر شما تحمیل نکرده است؟

باید بگویم حرف شما درست است. ما بارها شده است که در مسابقات به خاطر همین هزینه‌های مالی‌اش شرکت نکردیم. خیلی وقت‌ها بچه‌های من از این مسئله ناراحت شدند، اما بهشان گفتم که ما باید سربلند باشیم. همین‌که در هر جایی امام رضا (ع) پشتمان است کافی است.

علاقه و ارادتتان به امام رضا (ع) چه تاثیری در زندگی شخصی‌تان داشته است؟

من هر چه دارم از اربابم دارم‌. تک‌تک بچه‌های تیمم هم بیمه امام هشتم(ع) هستند. به نظر من همه‌چیز در مال دنیا ختم نمی‌شود. بایدکمی دنیا را بزرگ‌تر دید و از وسعت مادیات بیرون آمد. دعای خیر پدر و مادرها بهترین پشتوانه خانواده من است.

 

تیم جوانانم را واگذار کردم

رتبه‌های را که تا به امروز کسب کردید برایمان بیان می‌کنید؟

تیم ثامن‌الائمه(ع) خراسان در این سال‌ها مقام‌های زیادی کسب کرده است که ازجمله آن‌ها می‌توانم به مقام قهرمان امید محلات در سال٨٣، مقام اول امید رده دسته دوم در سال٨٤، مقام دوم نوجوانان در سال٨٦، تیم دوم استان در رده امید درسال٨٧، مقام سومی در رده امید در سال٩٠ و چهارمی درسطح استان درسال٩١ اشاره می‌کنم.

چهارمی نوجوانان سال ٩٣ دسته دو باشگاه‌های مشهد و کاپ تیم اخلاق را هم کسب کردیم، اما به دلیل مشکلات مالی مجبور شدیم از امسال امتیاز جوانان ثامن‌الائمه خراسان را واگذار کنیم.

چرا؟!

زیرا از پس مخارجش بر نمی‌آمدیم. نمی‌توانستیم در مسابقات شرکت کنیم. هر چند این مسئله در روحیه بچه‌ها تاثیر بدی داشت، اما خب چاره‌ای هم برایمان نمانده بود.

هم اکنون برنامه جدیدی ندارید؟

تیم فوتسال نوجوانان را تاسیس کردیم که در دسته یک بازی میکند و امیدوارم حداقل این تیم بتواند برایم باعث افتخار باشد.

آیا به این نتیجه هنوز هم نرسیدید که می‌توانید با احداث مدرسه فوتبال سیل وسیعی از نیازهای مادی را رفع و رجوع کنید؟

باید بگویم من از روز اول هم به دنبال کسب درآمد از این کار نبودم. مدرسه‌های فوتبالی که هم اکنون ماهی١٨٠هزار تومان از هر فرد می‌گیرند هم کار خوبی نمی‌کنند. ورزش باید در کشور ما آزاد باشد تا هر کسی بتواند انتخاب مناسبی داشته باشد. تنها چیزی که بچه‌های ما را از دام اعتیاد یا شبکه‌های مجازی نجات می‌دهد همین ورزش است.

 

زمین تمرین نداریم

مکان تمرین شما هم اکنون کجاست؟

این مسئله جزءگله‌های من است. ما یک زمین داشتیم در بولوار فرودگاه که آن را به گلخانه تبدیل کردند. آنجا مکان خوبی برای تمرین بچه‌ها بود. از آن روز وضعیت تیم ما خیلی به‌هم‌ریخته شده است و باید هزینه‌های زیادی را برای تمرین بپردازیم.

با وجود این مشکل چطور تمرین می‌کنید؟

هزینه کرایه زمین چمن و رفت‌وآمد بازیکنان به دوشم افتاده است. هربار یک گوشه از شهر تمرین می‌کنیم.

آیا هیچ‌وقت از شهرداری نخواستید که کمکتان کنند؟

نمی‌دانم در این مورد ایراد از ماست یا مسئولین، اما هیچ‌کدام از دو پسر من دنبال رو زدن و پارتی‌بازی نبودند. خودشان کار می‌کنند و هزینه‌هایشان را در می‌آوردند، اما باید بگویم داشتن یک زمین ثابت کوچک‌ترین حقی است که ما خواهانش هستیم. خود من که تمام فکر و ذکرم جمع‌کردن بچه‌های مردم از کوچه و خیابان است باید جای ثابتی داشته باشم. این‌طوری خانواده‌ها هم به ما اعتماد بیشتری می‌کنند. خودشان می‌توانند هر روز بچه‌هایشان را سر بازی بیاورند، اما این‌طور که هر روز در یک مکان هستیم آزاردهنده است.

 

برنامه ماه عسل به من انرژی داد

چه شد که به برنامه ماه عسل دعوت شدید؟

حقیقتا من اصلا در جریان نبودم که چه شد و چه کسی ما را معرفی کردند. این‌طور که بعدها به گوشم رساندند خود احسان علیخانی از قضیه تیم ما خبردار بوده است و در مشهد به دنبال ما گشته بود. یک روز به من زنگ زدند و گفتند سریع به تهران بیایید. من هم به همراه یکی از پسرانم به برنامه ماه عسل رفتم.

بازخورد مردم به برنامه ماه عسل چه بود؟

در همان برنامه هم تلفن‌های زیادی شد. خود احسان علیخانی آن برنامه را یکی از استثنایی‌ترین برنامه‌های خودش خواند.خیلی از فوتبال دوستان تماس گرفته بودند و ابراز خوشحالی کرده‌بودند.خانم‌ها راضی بودند که می‌دیدند یک زن سرپرست باشگاهی مردانه است. به مشهد هم که برگشتم با استقبال هم‌شهری‌ها روبه‌رو شدم. برنامه ماه عسل جزء خاطراتی بود که واقعا به ما انرژی داد.

از آن برنامه خاطره خاصی دارید؟

برای من جالب بود که وقتی به تهران رسیدیم از آنجایی که غریب بودیم یکی از آشنایان کسی را معرفی کرد تا مسئول رفت‌وآمد ما باشد. ایشان زحمت کشید و در آن مدت خیلی به ما کمک کرد. در انتها متوجه شدم این آقا خودش یکی از بازیکنان قدیمی تیمم بوده است.

نظرات
نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
 کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید